نمایش ناامیدکننده در لیگ نخبگان آسیا، شکست در دیدار سوپرجام، از دست رفتن جام حذفی، ناکامی در لیگ برتر و چهار شکست متوالی در یک فصل برابر سپاهان، از جمله ناکامی های فصل جاری سرخپوشان محسوب می شوند.
به گزارش تابناک به نقل از شرق، در روزهایی که بدنه هواداری پرسپولیس از عملکرد مدیریتی مجموعه بهشدت ناراضی است، نمیتوان استعفای رضا درویش را پایان بحران دانست، بلکه این اتفاق را باید نشانهای روشن از عمق مشکلاتی دانست که در ماههای اخیر، ساختار باشگاه را فرسوده و اعتماد هواداران را بهطور جدی خدشهدار کرده است. هواداران پرسپولیس که همواره صاحبان واقعی این باشگاه بودهاند، مدتهاست با فریادهای اعتراض در ورزشگاه و هزاران پیام اعتراضی در فضای مجازی خواستار برکناری مدیریتی شدهاند که آن را ناکارآمد و بیاعتنا به خواست و منافع جمعی میدانند.
بیتوجهی مسئولان بالادستی به این صداها، نشانهای نگرانکننده از گسست میان هواداران و مدیرانی است که باید در برابر افکار عمومی پاسخگو باشند. کارنامه فصل جاری، نشانی واضح از سقوط مدیریتی در پرسپولیس است. نمایش ناامیدکننده در لیگ نخبگان آسیا، شکست در دیدار سوپرجام، از دست رفتن جام حذفی، ناکامی در لیگ برتر و چهار شکست متوالی در یک فصل برابر سپاهان، ازجمله نتایجی هستند که حتی پیروزی مقابل رقیب همیشگی در دربی که برابر استقلالی بحرانزده به دست آمد نیز نتوانست این ناکامیها را جبران کند.
در چنین شرایطی، ادامه حضور مدیرانی که آشکارا از سطح رقابتهای حرفهای فوتبال ایران و آسیا فاصله دارند، به معنای تکرار اشتباهات و تشدید بحرانها خواهد بود. اشتباهات فاحش در نقلوانتقالات، بیبرنامگی در جوانسازی و ناتوانی در جایگزینی مهرههای کلیدی، ازجمله عواملی هستند که منجر به تضعیف ساختار فنی تیم شدهاند. تصمیم به تمدید قرارداد با بازیکنان مصدوم و بیاثر و جذب چهرههایی ناموفق ازجمله برخی بازیکنان خارجی که هیچ آورده فنیای نداشتند، نشاندهنده بیبرنامگی آشکار در مدیریت منابع باشگاه است.
در این میان، آنچه ضربهای جبرانناپذیر به اعتماد هواداران و پیشکسوتان به مدیریت پرسپولیس و در رأس آن، رضا درویش وارد کرد، به ماجرای هوادار متمول مربوط میشود. شایعات ارتباط مدیریت پرسپولیس با شخصی موسوم به «هوادار متمول» که ماجرا از دایره کمک به سرخها فراتر رفت و شایعهها و شائبههایی درباره دخالتهای این هوادار خارجنشین در تصمیمات کلان و مهم باشگاه وجود داشت. تصمیماتی همچون انتخاب یا برکناری سرمربی یا جذب فلان بازیکن و حمایت از چند بازیکن خاص، نهتنها شایعات مخربی را به وجود آورد، بلکه نگاهها به مدیریت را با تردیدهای زیادی همراه کرد.
از سویی در این مدت نکته دیگری هم وجود داشت که چندان به مذاق هواداران خوش نمیآمد؛ اینکه درویش بیش از آنچه باید، تحت مشاورهها و توصیههای علی پروین قرار دارد. سلطان سرخها که رابطه بسیار نزدیکی با درویش دارد و در مصاحبههای مختلف و در مقطعی که مدیرعامل حالا مستعفی پرسپولیس تحت شدیدترین نقدها قرار داشت، در مصاحبهها و اظهارنظرهای مختلف خود از او حمایت کرد. در این میان، نکات و شایعات دیگری همچون فعالیت تعدادی از افراد داخل باشگاه که جزء نزدیکان درویش محسوب میشوند نیز وجود داشت که دامنه بیاعتمادی و نارضایتی را وسعت بخشید. افزون بر این، استفاده ابزاری از تعدادی از رسانهها و افراد فعال در فضای مجازی برای تطهیر مدیریت درویش و بهنوعی جهتدهی به افکار عمومی، خود گویای سیاستی نگرانکننده در مدیریت فوتبال ایران و بهطور خاص باشگاه پرسپولیس است. برخی فعالان رسانهای که گاه به بازوهای تبلیغاتی فردی خاص تبدیل میشوند و هر نقدی به مدیریت باشگاه را سرکوب و صدای منتقدان را خاموش کنند.
چنین فضایی نهتنها با اصول اخلاق حرفهای و شفافیت در تضاد است، بلکه پرسپولیس را از درون تهی میکند و زمینهساز انحطاط تدریجی آن میشود. امروز پرسپولیس در شرایطی قرار دارد که برای بازسازی کامل، به از راه رسیدن پنجره نقلوانتقالاتی با مدیریتی درست و دوراندیش نیاز دارد؛ آنهم در فضایی که رقبا بیکار ننشستهاند و منابع انسانی باکیفیت در بازار بهشدت محدود شده است. مدیریت فعلی باشگاه که سرمایههای انسانی باشگاه را از دست داده و ساختار تیم را از اساس دچار فرسایش کرده، بههیچعنوان قادر به ترمیم این آسیبها نخواهد بود. در چنین وضعیتی، باقیماندن درویش و اطرافیانش نهفقط کمکی به پرسپولیس نمیکرد، بلکه تهدیدی جدی برای آینده باشگاه به شمار میآمد.
source