جوان آنلاین: وسعـت محدود جغرافیایی رژیم موقت صهیونیستی، تمامی زیرساخت‌های انرژی این رژیم را به بانک هدف مناسبی برای محور مقاومت تبدیل کرده است. انرژی هسته اولیه توسعه و تأمین جوامع به حساب می‌آید. مشخصاً یکی از پیچیده‌ترین نظام‌های تأمین سوخت متعلق به رژیم اشغالگر قدس است و این رژیم در تلاش برای تبدیل شدن به یک صادرکننده گاز در منطقه است و این موضوع می‌تواند نه تنها درآمد‌های ارزی را افزایش دهد بلکه روابط دیپلماتیک با کشور‌های همسایه را نیز تقویت کند. برنامه‌ریزی جدی برای توسعه در حوزه انرژی انجام شده است که موجب وابستگی همسایگان به اسرائیل می‌شود، اما به دلیل مهاجر مبنا بودن ساختار اجتماعی رژیم موقت صهیونیستی هرگونه اخلال در سبک زندگی مصرف‌گرایانه این قشر، موجب شکل‌گیری موج مهاجرت معکوس می‌شود؛ امری که با افزایش تنش‌ها در شمال سرزمین‌های اشغالی و شلوغی فرودگاه‌های رژیم موقت مشهود است. تمامی زیرساخت‌های انرژی رژیم کودک‌کش اسرائیل زیر ضرب آتش مقاومت قرار دارد و تبعات فاجعه‌باری برای اقتصاد و صنایع رژیم وحشی اسرائیل خواهد داشت. 
 
نگاهی به زیرساخت‌های ضربه‌پذیر رژیم وحشی صهیونیستی نشان می‌دهد چگونه بانک اهداف مناسبی برای محور مقاومت هستند. رژیم‌صهیونیستی دارای دو پالایشگاه نفت اصلی است که نقش کلیدی در تأمین انرژی و محصولات نفتی رژیم دارند. 

 پالایشگاه حیفا
 موقعیت پالایشگاه واقع در شهر بندری حیفاست و ظرفیت پالایشی بالایی شامل محصولات متنوعی از جمله بنزین، دیزل و نفت سفید دارد. این پالایشگاه دارای امکانات بزرگی برای تولید مواد شیمیایی و نفت است و کارخانه‌های زیادی برای شرکت‌های شیمیایی بین‌المللی و داخلی از جمله شرکت «بازان» کار می‌کنند که یکی از بزرگ‌ترین تأسیسات تخصصی فرآوری نفت خام است. در کنار بحران داخلی هدف قرار دادن این پالایشگاه، در اجرای تعهدات شرکت‌های همکار نظیر بازان اخلال جدی ایجاد می‌کند که تبعاتی مانند کاهش اعتبار و ارزش سهام یا حتی ورشکستگی به همراه دارد. 

 پالایشگاه اشدود
موقعیت این پالایشگاه واقع در نزدیکی بندر شهر اشدود در جنوب سرزمین‌های اشغالی است. ظرفیت آن ۱۰۰هزار بشکه بوده و هزینه بازسازی‌اش حدود یک‌میلیارد دلار برآورد می‌شود. ضرر ناشی از توقف تولید نیز با در نظر گرفتن شرایط مشابه پالایشگاه حیفا، حدود ۲۱۰میلیون دلار برای یک ماه خواهد بود. علاوه بر این، آسیب به پالایشگاه‌ها می‌تواند به افزایش قیمت سوخت در بازار منجر شود که هزینه‌های اقتصادی کل رژیم را تحت تأثیر قرار می‌دهد و تأمین انرژی صنایعی را که به سوخت وابسته هستند با مشکلات جدی مواجه می‌کند. 

 میادین گازی
از سال ۲۰۲۰، گاز طبیعی به اصلی‌ترین منبع تأمین انرژی رژیم‌صهیونیستی تبدیل شده است و روند نزولی مصرف نفت و زغال‌سنگ نشان می‌دهد گاز طبیعی جایگزین این دو حامل انرژی با آلایندگی بیشتر شده است و این میادین قلب تپنده اقتصاد و معیشت رژیم به شمار می‌روند. 

 کاریش
میدان گازی کاریش که به عنوان یک منبع انرژی مهم در دریای مدیترانه شناخته می‌شود در دریای مدیترانه و حدود ۸۰ کیلومتری سواحل رژیم‌صهیونیستی و نزدیک مرز دریایی لبنان واقع شده است. تخمین‌ها نشان می‌دهد میدان گازی کاریش دارای میلیارد‌ها مترمکعب گاز طبیعی است که می‌تواند نقشی اساسی در تأمین انرژی کودک‌کش‌ها ایفا کند. شرکت‌های بزرگی همچون «تنیس» و «ایگاز» در توسعه میدان کاریش فعالیت دارند و پروژه‌های اکتشاف و استخراج را مدیریت می‌کنند. میدان کاریش به دلیل نزدیکی به مرز لبنان مورد مناقشه قرار گرفته و جزو اموال ملی لبنان تلقی می‌شود که از سوی صهیونیست‌ها غصب شده است. این میدان هدف مشروع و قانونی مقاومت لبنان است. 

 میدان گازی تامار
تامار برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ کشف و با توجه به ذخایر قابل توجه آن، اقدامات برای توسعه فوری آن آغاز شد. استخراج گاز از میدان در سال ۲۰۱۳ شروع شد. این میدان بخش عمده‌ای از گاز مورد نیاز بازار داخلی کودک‌کش‌ها را تأمین می‌کند و تولید آن ۱۱میلیارد مترمکعب گاز در سال تخمین زده می‌شود که آن را در زمره میادین اصلی قرار داده است. در توسعه این میدان، از تکنیک‌های حفاری پیشرفته و فناوری‌های مدرن استفاده شده است. حفاری‌های افقی و عمودی برای دسترسی به منابع گاز در عمق‌های زیاد و زیر دریا انجام می‌شود و تجهیزات فنی مستقر در این میدان به شدت در مقابل حملات انفجاری ضربه‌پذیر است. همچنین برنامه صادرات انرژی به اروپا هم از طریق این میدان دنبال می‌شود. 

 میدان گازی لویاتان
میدان گازی لویاتان یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین میدان‌های گاز طبیعی در دریای مدیترانه است که در نزدیکی سواحل سرزمین‌های اشغالی واقع شده است. این میدان به عنوان یک منبع کلیدی انرژی برای کودک‌کش‌ها و همچنین برای بازار‌های صادراتی در منطقه شناخته می‌شود. میدان گازی لویاتان در فاصله حدود ۱۳۰ کیلومتری از سواحل شمالی صهیونیستی و در عمق تقریباً هزارو ۵۰۰ متری زیر دریا قرار دارد. این میدان دارای ذخایر تقریباً ۶۰۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی است که آن را به یکی از بزرگ‌ترین میدان‌های گاز در منطقه تبدیل می‌کند. 
میدان لویاتان در سال ۲۰۱۰ کشف و استخراج گاز از سال ۲۰۱۹ آغاز شد. تجهیزات حفاری و استخراج گاز مستقر در این میدان، شرایط ایمنی پیچیده‌ای را حکمفرما کرده است. این میدان گازی، به عنوان یکی از منابع اصلی انرژی برای کودک‌کش‌ها و بازار‌های منطقه، نقش استراتژیک و مهمی در تأمین انرژی ایفا می‌کند و تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن در آینده قابل توجه خواهد بود. تولید گاز از این میدان در سال۲۰۱۹ آغاز شد. تولید سالانه این میدان حدود ۲۲میلیارد مترمکعب برآورد شده است و عمدتاً گاز استخراج شده از آن به بازار‌های بین‌المللی عرضه می‌شود، به‌گونه‌ای که از طریق خطوط لوله مختلف به اردن، مصر و اروپا صادر می‌شود. 

 نیروگاه‌های اسرائیل
امروزه محور تولید انرژی رژیم به دو روش زغال‌سنگ و گاز است و نیروگاه‌های مبتنی بر این دو سوخت، از دهه ۹۰ میلادی در اراضی اشغالی ساخته شدند. 

 نیروگاه‌های زغال‌سنگی
اوروت رابین: این نیروگاه از سال ۱۹۷۳ با مشارکت مهندسان امریکایی ساخته شد و امروزه فعالیتش محدودتر شده است. کارفرمای این نیروگاه شرکت برق اسرائیل است. موقعیت این نیروگاه شهر خدرای استان حیفاست. 
روتنبرگ: دیگر نیروگاه زغال‌سنگی کودک‌کش‌هاست که از سال ۱۹۹۰ وارد فاز عملیاتی شد. نیروگاه حرارتی روتنبرگ در شهر اشکلون (عسقلان) واقع است. این نیروگاه هزار مگاوات برق تولید می‌کند و همچنان در مسیر توسعه است و نقش مهمی در تأمین برق ثابت رژیم موقت دارد و به سبب وسعت و تکنولوژی به کار رفته، بقاپذیری بالاتری نسبت به باقی نیروگاه‌ها دارد و همین مسئله آن را تبدیل به یک هدف با اولویت بالا برای حملات مقاومت می‌کند. 

 نیروگاه‌های گازی
بدون شک به سبب اشغال میادین گازی لبنان و فلسطین، ظرفیت‌های گسترده‌ای در خدمت اشغالگران قرار گرفته است و خروجی میادین گازی در این نیروگاه‌ها تبدیل به جریانات الکتریکی (برق) می‌شود و در کنار تأمین داخلی، زیرساخت صادرات انرژی را برای اشغالگران فراهم می‌کند و تبعات دیپلماتیک وابستگی انرژی به رژیم بین کشور‌های همسایه تأثیرات سوء بر مقاومت دارد. 
 
فهرستی از نیروگاه‌های گازی فعلی رژیم عبارتند از:
نیروگاه دوراد: موقعیت این نیروگاه سیکل ترکیبی جنوب اشکلون (عسقلان) است. تجهیز این نیروگاه از سوی شرکت انگلیسی دوسان بابکوک و توربین‌های مورد استفاده این نیروگاه ساخت جنرال موتورز امریکاست و از سال ۲۰۱۳ فعالیت می‌کند. 
نیروگاه گزر: این نیروگاه در شهر رمله واقع است و از سال ۱۹۹۸ توسعه آن شروع شده است. در کنار ظرفیت‌های گسترده نظامی مقاومت برای حمله به این تأسیسات به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی- اجتماعی دست مقاومت برای عملیات امنیتی هم باز است. 
 نیروگاه هاگیت: بزرگ‌ترین نیروگاه برق در اسرائیل که روزانه هزارو ۸۰۰ مگاوات برق تولید می‌کند. خسارت ناشی از حمله به این نیروگاه یک‌میلیارد دلار برآورد می‌شود و خاموشی گسترده در قدس اشغالی را به همراه دارد. موقعیت این نیروگاه اطراف کوه کرمل است. توسعه این نیروگاه سال ۱۹۹۶ آغاز و تا سال ۲۰۰۷ ادامه داشت. 
نیروگاه میشور روتم: این نیروگاه سیکل ترکیبی در نزدیکی دیمونا واقع است و سهامداران فرانسوی هم در آن حضور دارند. تجهیز آن از سوی صنایع دوو و توربین‌های آن ساخت صنایع میتسوبیشی ژاپن هستند. 
نیروگاه رامات هواو: این نیروگاه در منطقه صنعتی نئوت هواو واقع شده است. توسعه این نیروگاه از سال ۱۹۸۹ آغاز و تا سال ۱۹۹۹ ادامه داشت. 
 
حمله به شبکه انرژی می‌تواند پیامد‌های جدی و ویران‌کننده‌ای برای این رژیم در پی داشته باشد از جمله:
بحران انسانی و اجتماعی: به دلیل سبک زندگی غربی و مصرف‌گرای شهرک‌نشینان، بنیه زندگی و کار با انرژی گره خورده است. 
قطع برق گسترده: ضعف یا نابودی شبکه انرژی به خاموشی‌های گسترده منجر می‌شود که زندگی روزمره را مختل و مشکلاتی مانند ناتوانی در تأمین گرما و روشنایی، سردرگمی در حمل و نقل عمومی و اختلال در فعالیت‌های اقتصادی ایجاد می‌کند که باعث ایجاد موج مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی می‌شود. 
ورشکستگی کسب‌وکارها: کارخانجات و صنایع به انرژی پایدار وابسته‌اند و نبود آن می‌تواند به تعطیلی موقت یا دائم آنها منجر شود که خود باعث از دست رفتن شغل‌ها و تشدید بیکاری می‌شود که در زمینه سیاسی به اختلافات داخلی رژیم دامن می‌زند. 
افزایش هزینه‌ها: برای مهار بحران، صرف هزینه‌های هنگفت برای واردات فوری انرژی یا بازسازی زیرساخت‌ها لازم است، می‌تواند اقتصاد رژیم را تحت فشار قرار دهد. تشدید نیاز به واردات ساختار اقتصادی رژیم را مختل می‌کند چراکه به واسطه قطع کریدور دریایی رژیم وحشی اسرائیل از سوی انصارالله یمن همین الان هم چنین چالشی گریبانگیر آن شده است. 
افزایش نارضایتی عمومی: قطع برق و بحران ناشی از آن می‌تواند به نارضایتی اجتماعی دامن بزند و اعتراضات عمومی را تشدید کند؛ امری که همین الان هم کابوس رژیم‌کود‌ک‌کش‌ها شده است و هر لحظه امکان سقوط آن و محاکمه سران وجود دارد. 
آسیب‌پذیری امنیتی: نبود نیروی مطمئن برای سیستم‌های امنیتی و دفاعی می‌تواند فرصتی برای افزایش حملات سایبری یا فیزیکی باشد و روی عملکرد سامانه‌های پدافندی و تأسیسات نظامی هم تأثیرگذار است. 
با نگاهی به ضعف ذاتی رژیم موقت صهیونیستی در حوزه تأسیسات انرژی و افزایش احتمال حمله به این تأسیسات از سوی مقاومت، به نظر می‌رسد مقامات رژیم موقت صهیونیستی در این حوزه شدیداً محتاط عمل می‌کنند و این تأسیسات به نوعی شیشه عمر اقتصاد اسرائیل محسوب می‌شوند؛ شیشه عمری که شکستن آن چالشی بزرگ و چندوجهی پیش روی رژیم اشغالگر به همراه دارد و به نوعی مانند کاتالیزور سقوط رژیم عمل می‌کند.

source

توسط namov.ir