به گزارش شهرآرانیوز، کسی فکرش را هم نمی‌کرد پسر موبور کوزوویی که پایش را به تمرینات سبزقبایان شهر گذاشت، روزی در قلب هواداران تیم فوتبال پیام جا باز کند. حتی یکی از مربیان وقت پیام با بی‌رحمی تمام می‌گفت «او بازیکن نیست». با این‌همه، «اشپیتیم» خیلی زود و در فصل اول حضورش در فوتبال ایران، در تیم شهرستانی که در پایان فصل به لیگ پایین‌تر سقوط کرد، آن‌قدر خوش درخشید که توجه سوگلی‌های پایتخت را به خود جلب کرد. آرفی در لیگ‌برتر هشتم برای پیام مشهد هجده گل زد و اگر نبود روز‌های خوب آرش برهانی در استقلال که با بیست گل، آقای گل آن فصل شد، شاید حالا مهاجم پیام مشهد یک آقای‌گلی در تاریخ لیگ‌برتر ایران داشت. اشپیتیم آرفی که پس از پایان فوتبالش هم ترجیح داد در ایران بماند و به تجارت بپردازد و حتی سینما و عالم هنر را تجربه کند، حالا سرانجام پس از پانزده‌سال، ایران را برای همیشه ترک کرد. او در پستی اینستاگرامی نوشت: «دوران زندگی من در ایران به سر رسید… می‌خواستم از همه‌تون تشکر کنم برای تمام محبت‌های بی‌دریغ، برای بهترین خاطراتی که برای من ساختین و من رو از خودتون دونستین و رفاقت رو برای من معنی کردین. هیچ‌وقت محبت‌های شما رو فراموش نمی‌کنم و با دنیایی از خاطرات خوب این کشور زیبا رو ترک می‌کنم…» خاطره خوب آرفی برای فوتبال‌دوستان مشهدی برای همیشه باقی خواهد ماند. خاطره‌ای که در این گزارش، بخش‌هایی از آن را به روایت اعداد و آمار بازخوانی خواهیم کرد.

آمار جادویی با پیراهن سبز

آرفی وقتی به مشهد آمد، ۲۹ سال داشت. او در فصل هشتم لیگ‌برتر برای پیام مشهد هجده گل زد که جالب است بدانید شانزده‌تای این گل‌ها در ورزشگاه خانگی به ثمر رسید؛ موضوعی که شاید عامل اصلی در محبوبیت بیشتر اشپیتیم در میان هواداران مشهدی شد. زیرا هواداران هر بار به ورزشگاه می‌‎آمدند، با نمایش جذاب آرفی شگفت‌زده می‌شدند و با لبی خندان به خانه می‌رفتند. البته آرفی در بازی‌های خارج از خانه تقریبا از کار می‌افتاد و بدون انرژی هواداران مشهدی نمی‌توانست جلوی دروازه حریفان جادو کند. شاید به همین علت است که این ستاره پس از جدایی از پیام و پیوستن به تیم‌های پرسپولیس، تراکتور و ابومسلم دیگر هیچ‌گاه نتوانست آن درخشش قبلی را داشته باشد و فقط هشت گل در مجموع سه فصل به ثمر رساند!

سلاخی به سبک آرفی

اشپیتیم همه تیم‌های فوتبال ایران در لیگ‌برتر را سلاخی کرده است. او در آن دوره به پانزده تیم از هفده تیم رقیب پیام مشهد در لیگ‌برتر گل زد. پرسپولیس، فولاد، استقلال اهواز، پیکان، برق، ابومسلم، سپاهان، صبای قم، پاس همدان، ملوان، داماش گیلان، فجرسپاسی و راه‌آهن تیم‌هایی بودند که آرفی دست‌کم یک گل به آنها زد. سپاهان، ملوان و استقلال اهواز سه تیمی بودند که هرکدام دوبار از آرفی زخم خوردند. در این بین فقط استقلال و ذوب‌آهن، تیم‌های قهرمان و نایب‌قهرمان لیگ‌برتر هشتم، از گزند آرفی در امان بودند و این ستاره آلبانیایی نتوانست به این تیم‌ها گل بزند. مهاجم پیام مشهد در دهه ۸۰ به تیم‌های سایپا و فجرسپاسی خارج از مشهد گل زد.

ستاره‌های خاطره‌ساز پیام و ابومسلم

هم‌زمان با حضور اشپیتیم آرفی در تیم پیام که یکی از اندک‌ستاره‌های خارجی باکیفیت در فوتبال مشهد بود، ابومسلم ستاره سیه‌چرده نیجریایی را در ترکیب داشت. عرفان اولرم مهاجم زهردار ابومسلم بود که هم‌زمان با درخشش آرفی در پیام، برای مشکی‌پوشان مشهدی خوش می‌درخشید. او در فصل نخست حضورش در ابومسلم و در مجموع بازی‌های لیگ‌برتر و جام‌حذفی توانست هفده‌گل برای این تیم به ثمر برساند تا خاطره‌ای خوش برای هواداران مشکی شهر مشهد باشد؛ درست شبیه آرفی که با هجده گل برای هواداران سبزپوش مشهدی یک خاطره خوب بود.

آخرین حرف‌های آرفی درباره خاطره مشهد

مهاجم دوست‌داشتنی پیام مشهد در هشتمین دوره لیگ‌برتر، سال‌ها بعد و در جریان حضورش دوباره‌اش در مشهد و شرکت در تورنمنت چهارجانبه‌ای با شهرآراورزشی مفصل گفتگو کرد. آرفی در آن گفتگو بهترین و بدترین خاطراتش را از پیام و شهر مشهد دانست. او حرف‌هایی زد که مرور گوشه‌ای از آنها در این مجال خالی از لطف نیست. آرفی گفت: من همیشه می‌گویم اولین‌بار که به خاک ایران قدم گذاشتم، مشهد بود. آن‌موقع از آلمان پرواز مستقیم به مشهد بود و من هم یک‌سره به شهر شما آمدم. اولین خاطره‌ای هم که دارم، به همان آسمان و در پرواز مشهد برمی‌گردد. وقتی به مشهد رسیدیم، از آسمان که به شهر نگاه کردم، یک نقطه را دیدم که نور زیادی داشت. متوجه نشدم این چیست. همراهم در هواپیما به من توضیح داد که این حرم امام‌رضا (ع) است… از انتخاب پیام راضی هستم. آن‌موقع خداداد عزیزی هم خیلی به من لطف کرد و اجازه داد خودم را نشان بدهم. من از حضور در مشهد نتیجه خوبی گرفتم، اما متأسفانه تیممان به لیگ‌یک افتاد و این بد بود… فرق تلویزیون و فوتبال این است که در فوتبال شما تکرار ندارید. یعنی اگر یک موقعیت را خراب کنی یا یک اشتباه بکنی، دیگر نمی‌توانی جبران کنی، اما در تلویزیون صدبار هم شده دوباره سکانس را ضبط می‌کنند و تماشاچی خطای تو را نمی‌بیند. البته نمی‌خواهم بگویم کار سینما و تلویزیون ساده است. آن هم سختی‌های خودش را دارد…

source

توسط namov.ir