جوان آنلاین: نرخ اتصال به شبکه فیبرنوری و پایین بودن آن در مقایسه با میزان پوشش ایجاد شده، یکی از موضوعات پرسش کارشناسان و خبرنگاران حوزه علم و فناوری در ماههای گذشته بوده است. وزیر ارتباطات و رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی دولت سیزدهم در محافل گوناگون که خبرنگاران حضور داشتند، اغلب با این پرسش روبهرو میشدند که علت تفاوت قابل توجه در دو سنجه مذکور چیست؟! سرانجام اظهارات وزیر سابق ارتباطات در دولت دوازدهم در رابطه با دو اصطلاح پوشش و اتصال و زیرسؤال بردن غیر فنی تعاریف ارائه شده از سوی وزارت ارتباطات کابینه سیزدهم از سوی او سبب شد تا وزیر ارتباطات کابینه شهید رئیسی در شبکه اجتماعی ویراستی نسبت به مباحث مطرح شده واکنش نشان دهد و ضمن انتشار تصاویری از اسناد «انجمن فیبرنوری اروپا» در رابطه با دو مفهوم پوشش و اتصال در طرح ملی فیبرنوری منازل و کسب و کارها چنین بنویسد: «این مؤسسه مرجع اروپایی، پوشش (home passed) را تعداد ساختمانهایی که امکان اتصال دارند تعریف کرده است و تفاوتش را با اتصال (home connected) توضیح داده که دقیقاً منطبق بر شیوهای است که وزارت ارتباطات دنبال میکند. شاخص اصلی خود اتحادیه اروپا هم برای اعلام پیشرفت طرح فیبرنوری منازل، همان «پوشش» است.»
زارعپور با این استدلال در حقیقت دلیل تمرکز اولیه دولت سیزدهم بر ایجاد پوشش و جمع کردن نیرو برای افزایش نرخ اتصال در گام را تبیین کرد، البته وزیر ارتباطات در آخرین جلسه کنترل پروژه طرح کلان فیبرنوری منازل و کسبوکارها که ریاستش را پیش از جلسه رأی اعتماد دولت چهاردهم و روی کارآمدن ستار هاشمی بر عهده داشت، در رابطه با هدفگذاری و افزایش تلاش اپراتورهای مجری برای افزایش نرخ اتصال در طرح مذکور عنوان کرد: «با عبور از هدفگذاری ایجاد «پوشش» فیبرنوری منازل و کسب و کارها، سوت آغاز مسابقه «اتصال» منازل و کسب و کارها به فیبر نوری زده شده است و تا پایان سال شاهد ۲میلیون اتصال دیگر به فیبر نوری خواهیم بود.»
البته باید اذعان کرد تحقق این هدفگذاری ابتدایی ۲ میلیونی که اجرای آن در دوره مسئولیت دولت چهاردهم باید پیگیری شود همچنین نیل به هدف اتصال ۲۰ میلیون کسب و کار و خانوار ایرانی به شبکه فیبرنوری منازل و کسب و کارها تا پایان برنامه هفتم توسعه نیاز به برنامهریزی و اقدامات مجدانهای دارد که سعی میکنیم در این گزارش پیشنهاداتی خطاب به متولیان امر در این راستا داشته باشیم.
لزوم تعدیل بهای ایجاد اتصال برای کاربر نهایی
زمانی که طرح کلان توسعه فیبرنوری منازل و کسب و کارها در کشور شروع شد، دولت برای ترغیب کاروران (اپراتورهای مخابراتی) به توسعه شبکه فیبرنوری همچنین کاربران به استفاده از این خدمات، مصوبات مختلفی داشت تا هر دو ضلع ذینفع را ترغیب به تلاش برای افزایش استفاده از فیبرنوری کند. معاف کردن کاروران ارتباطی از الزامات تعرفهگذاری از سوی کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی تا سال ۱۴۰۲ یکی از راهکارهای دولت برای افزایش رغبت اپراتورهای مخابراتی به عنوان فعالان بخش خصوصی صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات به سرمایهگذاری در این پروژه ملی بود، چراکه طرح مورد اشاره یک سرمایهگذاری بلندمدت محسوب میشود و بر اساس برآورد و اظهارنظرهای کارشناسی طول دوره بازگشت سرمایه برای کاروران ارتباطی چیزی حدود ۱۰ سال است. البته وزارت ارتباطات در آن مقطع به دلیل جلوگیری از ضایع شدن حقوق مصرفکنندگان و ممانعت از ایجاد چالشهایی که پیشتر در توسعه دیگر فناوریهای ارتباطی کشور شاهد آن بود نیز سعی کرد چارهاندیشی کند و مانع از اتفاقات مشابه شود. برای مثال سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی هنگام دستورالعملنویسی برای این طرح موضوع عمده فروشی را در نظر گرفت و اپراتورهای متعهد در هر استان را ملزم کرد تا ۳۰ درصد از ظرفیت شبکهای را که در هر استان ایجاد میکنند به سایر شرکتهای فعال در طرح واگذار کنند تا یک شهر به انحصار اپراتوری خاص در نیاید و احتمال ضایع شدن حق مصرف کننده به واسطه انحصار کاهش پیدا کند و مردم هم این امکان را پیدا کنند که سرویس خود را به میزبانی اپراتور دلخواه خود خریداری نمایند. ضمن اینکه صدور ۱۰ پروانه خدمات یکپارچه ارتباطی برای کاروران فعال در طرح مذکور نیز باعث شد تا مردم گزینههای متنوعتری برای انتخاب پیشروی داشته باشند. آثار ایجاد رقابت بین کاروران نیز خیلی زود خود را نشان داد، به نحوی که اپراتورها برای حفظ سهم بازار خود حاضر به ارائه طرحهای متنوع فروش با امتیازاتی نظیر مودم امانی یا پرداخت قسطی شدند که پیش از آن سابقه نداشت. بررسیهای میدانی در سال ۱۴۰۲ نشان میداد بهای تمام شده اتصال به شبکه فیبرنوری برای کاربران از کمتر از ۲ میلیون تومان شروع میشد و برخی هم نیز با قیمتهایی نظیر ۵ میلیون یا کمی بیشتر سرویس ارائه میدادند. اکنون هم با مراجعه به تارنمای کاروران دهگانه مجری پروژه با قیمتهای مختلفی برای ارائه سرویس روبهرو میشویم. ولی باید اذعان کرد به رغم ارزانتر بودن بهای تمام شده ترافیک شبکه فیبرنوری برای کاربران، همین اتصال گرانتر به شبکه نسبت به سایر فناوریها حتی در بخش ثابت برخی کاربران به خصوص در بخش خانگی را برای استفاده از فیبرنوری دچار تردید کرده است، بنابراین یکی از موضوعات مهم و قطعی برای موفقیت دولت و اپراتورهای بخش خصوصی جهت افزایش نرخ اتصال به طور قطع تعدیل و کاهش قیمت تمام شده اتصال برای کاربر نهایی خواهد بود.
چارهاندیشی برای بهای تمام شده مودمهای فیبرنوری محرکی قوی برای تعدیل قیمت
وقتی دغدغههای مردم برای استفاده از فیبرنوری با مدیران عامل اپراتورهای ارتباطی در میان گذاشته میشود، خود آنها نیز میپذیرند که شاید پرداخت بهای تمام شده اتصال اولیه برای بخشی از مردم به راحتی میسر نباشد، اما دلایل خود را هم دارند، برای مثال یکی از چالشهایی که اغلب آنها مورد اشاره قرار میدهند، بهای تمام شده بالای مودمهای مخصوص فیبرنوری برای کارور ارتباطی است. آنها عنوان میکنند بخش قابل توجهی از هزینه اتصال کاربران به شبکه فیبرنوری مربوط به مودم میشود و اگر امکان تأمین مودم به وسیله واردات را پیدا کنند یا تولیدکنندگان داخلی با قیمت پایینتری بتوانند این دستگاههای اتصال به شبکه را تأمین کنند به طور قطع بهای تمام شده اتصال به شبکه فیبرنوری برای مردم کاهش پیدا میکند.
صابر فیضی، مدیرعامل یکی از اپراتورهای فعال در این طرح در خردادماه سال جاری پیرامون موضوع تأمین مودمهای مورد نیاز اپراتورها در طرح فیبرنوری که ناظر به دو موضوع ظرفیت تولید، تأمین کنندگان داخلی و قیمت تمام شده این دستگاهها بود، عنوان کرد: «توافق شده است اپراتورهای فیبر نوری تا جایی که تولیدکنندگان مودم داخلی توان دارند از تولیدات داخلی استفاده و نیاز بیشترشان را از طریق واردات تأمین کنند.»
اکنون بعد از گذشت چند ماه باید بررسی کرد تا مشخص شود این موضوع تا چه میزان مرتفع شده است. همچنین برنامههای وزارت ارتباطات به عنوان راهبر کلان و ناظر دولتی کلان پروژه مذکور برای کمرنگتر کردن هرچه بیشتر چالشهایی از این دست چیست.
مشوقهای تصویبشده نیاز به بازنگری جدی دارد
دولت سیزدهم در برنامهریزیهای ابتدایی خود هنگام پیشبرد طرح مورد اشاره مشوقهایی را در نظر گرفت، چنانکه وزیر وقت ارتباطات در آبان ماه سال گذشته در حاشیه همایش ایران ۵G گفت: «دولت برای پروژه فیبرنوری منازل و کسبوکارها، مشوق پیشبینی کرده است. برای شهرهای کوچک خارج از مراکز استان هر کسبوکار و منزلی که تحت پوشش فیبرنوری قرار بگیرد، دولت یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان یارانه به اپراتورها پرداخت میکند و در مراکز استانها غیر از کلانشهرها هم ۵۰۰ هزار تومان پرداخت میشود، همچنین برای اتصال هر خانه و ساختمان – چه کسبوکار و چه منزل – هم ۲ میلیون تومان یارانه از سمت دولت به اپراتورها پرداخت میشود.»
بنابراین اگر اپراتوری در یک شهر کوچک خانواده یا کسب و کاری را به شبکه فیبرنوری متصل کند، ۳۲ میلیون ریال مشوق دریافت میکند. همچنین این اتصال چنانچه در مرکز استانی که کلانشهر نباشد اتفاق بیفتد، اپراتور ۲۵ میلیون ریال مشوق میگیرد تا اتصال کاربران به شبکه در مناطق مختلف غیر از کلانشهرها نیز توجیه اقتصادی داشته باشد و اپراتورها رغبت بیشتری در این راستا پیدا کنند.
نکتهای که بازنگری در مشوقها را ضروریتر میکند، تغییرات تورمی در کشور و افزایش بهای تمام شده ایجاد و توسعه شبکه نسبت به روزی است که مشوق مذکور مصوب شده است. باید اذعان کرد حجم این پروژه چنان بزرگ است که حمایتهای دولت و حاکمیت از هر دو منظر مادی و معنوی از کاروران ارتباطی ضرورت دارد و اپراتورها برای تحقق تعهدات خود نیاز به افزایش جریان نقدینگی مجموعه خود دارند، چراکه بر اساس اظهارات مدیران اپراتورهای مخابراتی توسعه این شبکه به ازای هرکاربر حدود دستکم ۱۰ میلیون تومان هزینه دارد، از طرفی پرداخت چنین هزینهای به خصوص برای کاربران خانگی سهل نیست. البته احتمالاً اگر امروز از مدیران اپراتورها سؤال شود، رقمی بیش از ۱۰ میلیون تومان گذشته را ابراز کنند. بنابراین به نظر میرسد با توجه به تغییرات ملموس نرخ تورم سالانه در ایران که سبب افزایش ریسک سرمایهگذاری برای بخش خصوصی در پروژههای دیربازده میشود، ضرورت دارد دولت و حاکمیت در بخشهای مختلف که تصمیم میگیرند تا طرحی را به کمک بخش خصوصی پیش ببرند و مشوقی را برای اجرای آن تصویب کنند، تبصره و امکانی را هم جهت افزایش سالانه نرخ مشوق متوازن با میزان تورم با رعایت و انجام ملزومات قانونی در نظر گیرند.
طراحی برنامههای مختلف عرضه گرهگشای اپراتورها و دولت خواهد بود
شرایط دشوار اقتصادی که قسمتی از آن ناشی از تحریمهای ظالمانه و غیرمشروع غرب در قبال ایران است، موجب شده است قدرت خرید مردم متأثر شود یا دستکم اولویتهای خرید سبد مصرفی مصرفکنندگان تغییر پیدا کند. شاید امروز اگر به یک خانوار متعلق به دهکهای میانی اقتصاد ایران گفته شود برای مثال ۴۰ میلیون ریال در ماه جاری پرداخت کنید تا یک اشتراک فیبرنوری داشته باشید، آنها ترجیح دهند مبلغ مذکور را برای تأمین نیازهای مرتبط با خوراک، پوشاک یا مسکن خود صرف کنند و برای رفع احتیاج خود به اینترنت از همان اینترنت همراه یا فناوریهای قدیمیتر اینترنت ثابت استفاده کنند.
به همین دلیل ضرورت دارد تا اپراتورها برنامههای مختلفی برای اقشار مختلف مردم داشته باشند تا تعداد بیشتری از مشترکان امکان خرید و استفاده از فناوری نوین فیبرنوری را داشته باشند، برای مثال با تسهیلگری وزارت ارتباطات میتوان شرایطی را فراهم کرد که صندوقهای بازنشستگی با لحاظ کردن مقداری تخفیف اتصال بازنشستگان عضو خود را برقرار کنند و سپس بهای تمام شده سرویس به صورت اقساط برای مثال یکساله از حقوق فرد کسر شود، کاری که دولت برای کارمندان رسمی خود نیز قادر به انجام آن خواهد بود. ضمن اینکه استمرار طرحهای عرضه سرویس با برخی شیوههای کنونی مانند ارائه مودم امانی به اپراتورها کمک خواهد کرد تا نرخ اتصال را افزایش دهند.
تعمیم و طراحی شیوههای تشویقی جذاب برای ترغیب کاربران به تغییر تکنولوژی
بر اساس آخرین گزارش فصلی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در حال حاضر نرخ ضریب نفوذ اینترنت پهنباند ثابت در کشور ۹/ ۱۲ درصد است که بخش غالب آن مربوط به اینترنت مبتنی بر فناوری کابل مسی یا همان نسلهای ADSL میشود. این کاربران کسانی هستند که یکبار مشترک اپراتورهای ثابت شدهاند و اکنون بیشترین ظرفیت را برای تبدیل فناوری و استفاده از نسل جدید اینترنت ثابت مبتنی بر فیبرنوری دارند. دولت و اپراتورها برای تغییر فناوری مورد استفاده این دسته از مشترکان دو مسیر را پیشرو دارند؛ نخست آنکه با رویکرد قهری خدمات دهی بر بستر ADSL را به یکباره متوقف و کاربر را ملزم کنند مشترک فیبرنوری شود که رویکردی مغایر با اخلاق و احتمالاً قانون محسوب میشود و دوم آنکه برنامههای تشویقی و ترغیب کننده طراحی کنند تا کاربران اینترنت پهن باند ثابت در نسلهای گذشته خود مجاب به تغییر تکنولوژی شوند. برای این منظور تعمیم طرحهای فروش اقساطی مشترکان جدید به کاربرانی که قصد تغییر فناوری دارند یا همان ارائه امانی مودم یا بستههای تشویقی میتواند کمک شایانی به مسئله کند.
ایجاد زنجیره ارزش برای فیبرنوری از سوی کاروران ارتباطی
ایران کشوری سرشار از منابع انرژی مانند نفت است و همواره یکی از نقدهایی که نسبت به زیستبوم اقتصاد کشور میشود، خام فروشی منابع و چشمپوشی از امکان فرآوری منابع مورد اشاره و ایجاد ارزش افزوده قابل توجه برای آن است؛ موضوعی که امکان تعمیم آن به دیگر بخشهای اقتصاد ایران وجود دارد.
اپراتورها در زیستبوم فناوری اطلاعات و ارتباطات به مثابه استخراج کنندگان نفت خام هستند که اگر محصول خود را که همان پهنای باند است بدون فرآوری به معرض فروش گذارند، متقاضی کمتری دارد و همان مشتریان هم حاضر نیستند بیشتر از آن مبلغی را برای دریافت سرویس پرداخت کنند، در همین طرح فیبرنوری یکی از سؤالات کاربران این است که بر فرض من سرویس یک گیگابیت بر ثانیه را خریداری کردم و امکان دریافت چنین سرعت نجومی هم فراهم شد، من چه نیازی به این سرعت دارم وقتی امکان رفع نیاز خود با سرعتی در حدود ۵۰ مگابیت را هم دارم!
فارغ از این واقعیت که وقتی زیرساختها توسعه پیدا میکند به مرور سایر اجزای وابسته و متناسب با آنها نیز وارد کشور میشود یا خود آن را تولید میکنیم و در دسترس مردم قرار میگیرد همانطور که بعد از توسعه شبکه راههای کشور اتومبیلهای مورد نیاز آن نیز از دو طریق واردات و تولید در دسترس مردم قرار گرفت و البته توجه به این موضوع که سرعت تغییرات و معرفی فناوریهای جدید طی چند سال اخیر به سرعت نور رسیده است بنابراین برخورداری از چنین سرویسی به زودی بدل به ضرورتی عمومی میشود، باید گفت ورود اپراتورها به گسترش زنجیره ارزش فیبرنوری نیز میتواند به طور قطع منجر به افزایش نرخ اتصال شود. سرعت، پایداری و کیفیت شبکه مبتنی بر فیبرنوری برای اموری همچون آموزش، سرگرمی (تماشای فیلم و سریالهای باکیفیت)، واقعیت مجازی یا بازیهای برخط بسیار مناسب و متناسب است و کاربران شبکه به خصوص جوانان را به وجد خواهد آورد. حال دو مسیر پیشروی اپراتورهای ارتباطی قرار دارد، آنها میتوانند شبکه را ایجاد کنند و منتظر باشند تا گروه دیگری پیدا شوند و محتوای زیرساخت ایجاد شده از سوی آنها را ساخته و روی شبکه بارگذاری کنند که علاوه بر زمانبر بودن، سبب طولانیتر شدن تکمیل زنجیره ارزش فیبرنوری برای کاربران میشود و همین امر اقناع مشترک برای استفاده از فناوری جدید را دشوارتر میکند. ولی راه دومی هم برای اپراتورهای مجری طرح وجود دارد. همانطور که شرکتهای استخراج کننده نفت و گاز در ایران و سایر نقاط جهان در صنایع پتروشیمی سرمایهگذاری میکنند تا زنجیره ارزش شرکت خود را کامل کنند و خریداران بیشتری برای محصول آنها وجود داشته باشد، اپراتورها نیز میتوانند با سرمایهگذاری در عرصههای مختلف محتوایی پاسخ روشن و واضح به مشترکانی بدهند که بعد از خرید سرویس فیبرنوری چه بهرهبرداری برای آنها امکانپذیر است. عرصههایی مانند سکوهای نمایش ویدئوی درخواستی (VOD)، نشر و نمایش ویدئوی کاربر محور (UGC)، بازیسازی سکوهای ارائه محتوای آموزشی و… همه از جمله زمینههایی هستند که اپراتور با سرمایهگذاری روی آنها امکان توسعه زنجیره ارزش محصول فیبرنوری خود را دارد. البته تعدادی از ۱۰ اپراتور فعال در طرح فیبرنوری منازل و کسب و کارها همین حالا نیز به این عرصه گام گذاشتهاند و برخی خود رأساً در حال سرمایهگذاری روی کسب و کارهای محتوایی هستند. تعدادی نیز قصد دارند کسب و کارهای گذشته خود را با مختصات طرح فیبرنوری همخوان کنند و برخی نیز به دنبال یافتن شرکای تجاری محتوایی هستند. اپراتورها برای پاسخ به سؤال برخی کاربران که پیشتر به آن اشاره کردند بهتر است بستههای ترکیبی از محتوا و خدمات دسترسی به پهن باند ثابت را طراحی کنند تا کاربر همان هنگام خرید به طور ضمنی برای این سؤال هم که زمینه استفاده از فناوری جدید چیست نیز پاسخ داشته باشد، درست همانند بستههایی که همین امروز هم برخی اپراتورها ارائه میدهند. برای مثال اپراتوری در کشور داریم که مالک یکی از VOD پر کاربر فعلی کشور است و اشتراک یکساله استفاده از آن سکوی خود را نیز به کاربرانی که فیبرنوری خریداری میکنند ارائه میدهد، بنابراین فارغ از اینکه ارائه دهنده فیبرنوری تصمیم میگیرد که خود رأساً کسب و کاری محتوایی راهاندازی کند یا شریک تجاری کسب و کار دیگری شود، ارائه سرویسهای مکمل راه دیگری است که به دولت و اپراتورها در مسیر افزایش نرخ اتصال کمک خواهد کرد.
جدی گرفتن مسئله تبیین و تبلیغ
اطلاعرسانی، تبیین و تبلیغ یا هر عنوان دیگری که برای آن در نظر بگیریم ضلع مهم دیگری است که دولت و اپراتورها برای ترغیب مردم به استفاده از فیبرنوری باید به آن توجه و بدون لحظهای غفلت بر انجام اقداماتی مستمر تأکید کنند تا مردم آشنایی بیشتری نسبت به فیبرنوری پیدا کنند و ضریب نفوذ استفاده از پهن باند ثابت در کشور به تدریج افزایش چشمگیر پیدا کند. استفاده از اینترنت پهن باند ثابت در بیشتر کشورهای پیشرفته جهان سهمی بیش از ۷۰ درصدی از سبد مصرفی مردم دارد و عواملی از جمله کیفیت، فاصله قیمتی زیاد از پهن باند سیار و حتی مسائل زیست محیطی و بهداشتی سبب میشود تا مردم و دولتها رغبت بیشتری برای استفاده از آن داشته باشند ولی در کشور ما آنچه تاکنون اتفاق افتاده است به دلایل مختلف از جمله فاصله نه چندان ملموس بهای تمام شده پهنای باند سیار و ثابت همچنین سرعت و کیفیت نزدیک این دو سرویس، نسبت بالعکس با جهان در سبد مصرف مردم دارد. واقعیت این است که مسئولان و اپراتورها در کنار هزینهای که برای توسعه فنی و فیزیکی شبکه در نظر میگیرند، باید هزینه متناسبی هم برای امور تبلیغی و ترویجی طرح کنار بگذارند، چراکه همین بودجه و هزینه تبلیغ خود بزرگترین سرمایهگذاری برای آنها خواهد بود و سبب میشود نرخ اتصال افزایش پیدا کند. مردم باید از طریق رسانههای عمومی، فضای حقیقی و سایبری به طور متوازن از فیبرنوری ببینند و بشنوند و نسبت به مزایای آن آگاه شوند تا دولت این امکان را پیدا کند که هدفگذاری نهایی برنامه هفتم توسعه را محقق کند و کاروران ارتباطی نیز سرعت بازگشت سرمایه و توسعه کسب و کار خود را افزایش دهند. ایجاد اتصال رایگان در برخی مکانهای عمومی مانند دانشگاهها و فراهم کردن فرصت آزمایش فناوری برای گروههای هدف نیز میتواند از جمله دیگر راهکارهایی باشد که پیش روی توسعهدهندگان فیبرنوری برای ارتقای نرخ اتصال است، به هر روی برنامه هفتم توسعه ایجاد ۲۰ میلیون اتصال تا پایان این قانون را تکلیف کرده است و این مهم قطعاً محقق نخواهد شد مگر با طراحی دقیق و همراهی همه بخشها که در آن صورت هدفگذاری انجام شده امری کاملاً در دسترس محسوب میشود.
source