خدمات سئو سایت
در طول سالها، تیم Three Deep روش SEO و PPC ما را از ابتدا ایجاد کرده است و در طول مسیر با مشتریان مختلفی کار میکند. در حالی که همیشه در تلاش برای ارائه نتایج عالی برای مشتریان هستم، من با دو قطعیت مواجه شده ام که اغلب یک برنامه سئو عالی را در مسیر خود متوقف می کند:
* شرکت ها به شدت در سئو سرمایه گذاری نمی کنند
* این امر ناشی از افسانه “دلارهای کاری” است تا زمانی که انگیزه افرادی که بودجه بازاریابی را تأیید می کنند را درک نکنیم و اقدامی انجام دهیم، سئو همچنان با کمبود بودجه مواجه خواهد بود. زمان آن رسیده است که SEO ها متحد شوند و برای بودجه ای که شایسته آن هستیم مبارزه کنند!
سرمایه گذاری اسفناک سئو
همه ما نمودارهایی مانند این را دیدهایم که شکاف رو به رشد بین دلارهایی که برای جستجوی پولی خرج میشود در مقابل دلارهایی که برای SEO صرف میشود را برجسته میکنند. در واقع، رند سال هاست که این شکاف هزینه را مشاهده می کند.
بسیاری از وبلاگ نویسان سئو در گذشته در مورد این موضوع پست گذاشته اند، اما در بیشتر موارد من نظرات و استدلال های ما را بسیار تاکتیکی و ناتوان از پرداختن به موضوع واقعی تجاری در دست یافتم.
به عنوان سئوکار، ساده ترین توضیح ما برای شکاف در هزینه می تواند یکی از موارد زیر باشد:
* PPC معیارهای مشخصی دارد و اثبات بازگشت سرمایه آسان تر است
* آژانس های خوب تضمینی برای نتیجه سئو نمی دهند، بنابراین به اندازه برادران PPC خود بودجه دریافت نمی کنند.
* PPC را می توان در 15 دقیقه روشن کرد و می توانید راه خود را به سمت بالا خریداری کنید!
* SEO ممکن است 6 تا 12 ماه (یا بیشتر) طول بکشد تا نتایج خوبی را مشاهده کنید
* PPC می تواند از طریق مسئولیت پذیری در مورد هزینه های بازاریابی و توانایی کنترل نتایج، حس اطمینان بیشتری را به تصمیم گیرندگان ارائه دهد. تلاش های جستجو با این حال، آنها راه حلی برای مشکل ارائه نمی دهند.
دلیل واقعی سرمایه گذاری کم سئو چیست؟
بازاریابان شرکتی آنقدر نگران محافظت از مشاغل خود با نشان دادن بهبود عملکرد سه ماهه هستند که پول خود را به برنامه هایی می ریزند که بازدهی فوری و به راحتی محاسبه می شود. PPC این سطح از امنیت را ارائه می دهد. سئو اینطور نیست.
ما 99 درصد هستیم یا چرا باید وال استریت را سرزنش کنیم، بیایید به دو سناریو سرمایه گذاری رایج نگاه کنیم:
سرمایه گذاری شماره 1
سرمایه گذاری شماره 2
کدام سرمایه گذاری انتخاب بهتری است؟ این یک سوال حقه ای نیست – بدیهی است که اولین سرمایه گذاری انتخاب بهتری است. در واقع، هرکسی که سرمایه گذاری شماره 2 را به عنوان گزینه بهتر انتخاب کند، یا باید اطلاعات داخلی داشته باشد، ریسک پذیر بزرگ باشد، یا ممکن است به سادگی دیوانه باشد. تنها جنبه مثبت سرمایه گذاری شماره 2 این است که بازده بسیار سریعتر از سرمایه گذاری شماره 1 رشد می کند.
سرمایه گذاری سال 2 حالا بیایید به سال 2 برویم تا ببینیم سرمایه گذاری های ما چگونه عمل می کند:
سرمایه گذاری شماره 1
سرمایه گذاری شماره 2
پس از سال دوم، هر دو سرمایه گذاری قوی به نظر می رسند. در حالی که سرمایه گذاری شماره 2 قطعاً با اولین انتخاب روبرو شده است، هنوز هم سرمایه گذاری پایین تری نسبت به سرمایه گذاری شماره 1 خواهد بود.
سال سوم سرمایه گذاری تا سومین سال است که شاهد تغییر اساسی در ارزش این سرمایه گذاری ها هستیم.
سرمایه گذاری شماره 1
سرمایه گذاری شماره 2
در پایان سال 3، ما شاهد یک تغییر عمده در ارزش سرمایه گذاری های خود هستیم، به طوری که سرمایه گذاری شماره 1 هر سال به سود متوسط 10% ادامه می دهد، اما کاملا تحت الشعاع سرمایه گذاری شماره 2 قرار می گیرد، که اکنون بازدهی عظیم 85% را ایجاد می کند. سرمایه گذاری فقط در سه سال
واضح است، آن دسته از صبور/دیوانه هایی که می توانند روی انتخاب شماره ۲ سرمایه گذاری کنند، از انتخاب خود بسیار راضی هستند.
این چه ربطی به سئو دارد؟ ممکن است فوراً آن را انتخاب کرده باشید، اما سناریوهای سرمایه گذاری که در بالا ذکر شد برای نشان دادن تفاوت بین سرمایه گذاری در SEO و سرمایه گذاری در PPC در طول زمان است.
در سال های 1 و 2، شکی نیست که سرمایه گذاری شماره 1 (PPC) بهترین بازگشت سرمایه را ارائه می دهد و انتخاب روشنی برای هر کسی است که به دنبال نتایج با کیفیت و ثابت است.
سرمایه گذاری شماره 1 متوسط، قابل اعتماد است و دقیقاً با تحمل ریسک اکثر سرمایه گذاران مطابقت دارد. بازدهی سازگاری را ارائه می دهد که فقط توسط رایانه اصلی برنی مدوف دیده می شود (متأسفیم، نتوانستم مقاومت کنم). به عبارت ساده، با سرمایه گذاری در PPC نمی توانید اشتباه کنید.
سرمایه گذاری در سئو فروش سخت تری است، زیرا ممکن است سرمایه گذار در سال اول ضرر کند. در این سناریو، کاملاً محتمل است که هر شرکتی که در سئو سرمایه گذاری می کند، در سال اول بازدهی اندک یا بدون بازگشت سرمایه خود را ببیند، اما تا زمانی که برنامه به سه ماهه چهارم سرمایه گذاری خود برسد، بازگشت سرمایه مثبتی را مشاهده خواهد کرد.
تعداد بسیار کمی از بازاریابان صبر و حوصله سرمایه گذاری مطمئن در سئو را تا زمانی که در سال 3 به طور تصاعدی شروع کنند، داشته باشند.
بدون زمان یا هزینه برای ریسک کردن بسته به منبع، گزارش شده است که میانگین دوره تصدی یک CMO بین 18 تا 36 ماه است. طبق تجربه من، متوسط بخش بازاریابی شرکتی هر 18 تا 24 ماه یکبار تغییر قابل توجهی خواهد داشت.
در بهترین حالت، شما به مدت 12 ماه به یک بازاریاب شرکتی اعتماد دارید که شش ماه آن بر یادگیری کار با یکدیگر و تشکیل یک استراتژی متمرکز است. این شش ماه برای اجرا و اندازه گیری اثرات هر استراتژی که توصیه می شود باقی می ماند. اگر کارتان را خوب انجام دهید، 12 ماه دیگر فرصت دارید تا به پیشرفت خود ادامه دهید.
با توجه به این سناریو، توصیهها باید سریع، استراتژیک باشند و نوعی تضمین عملکرد ارائه دهند. شما ممکن است یک طرح رسانه دیجیتال جامع را پیشنهاد دهید که شامل تبلیغات نمایشی، بازاریابی مجدد، موبایل، جستجوی پولی و ارگانیک باشد. هر یک از این تاکتیک ها به منظور تعیین اینکه کدام یک از آنها بیشترین تأثیر را در کمترین زمان خواهد داشت، مورد بررسی قرار می گیرند. هنگامی که این اتفاق می افتد، سئو اغلب در سرما کنار گذاشته می شود.
تبلیغ کنندگان سنتی دلار کاری بودجه خود را به دو سطل تقسیم می کنند:
* دلارهای کاری – پولی که به ارائه دهندگان رسانه برای قرار دادن، تبلیغات و غیره پرداخت می شود.
* دلارهای غیر کاری – پولی که به آژانس های تبلیغاتی برای ایجاد محتوای در حال تبلیغ پرداخت می شود در اکوسیستمی که همه رسانه ها باید خریداری شوند (به روزهای قبل از اینترنت فکر کنید)، این مدل منطقی بود: هر دلاری که به آژانس تبلیغاتی خود پرداخت می کردید. یک نقطه کمتر از 30 ثانیه در تلویزیون تایمز یا تبلیغات در میدان تایمز.
فرمولهای جادویی به منظور اطمینان از این که پول بیشتری به دلارهای کارآمد (مثلاً ۸۰٪) از آژانسهایی که رسانهها را تولید، خرید یا واسطهگری میکنند (مثلا ۲۰٪) صرف میشود، ایجاد شدهاند. این فرمولهای جادویی در روزهای چاپ، رادیو و تلویزیون به خوبی کار میکردند و هنوز هم توسط بسیاری از تبلیغکنندگان استفاده میشوند.
مانند همه مدل هایی که در قرن بیستم به خوبی کار می کردند، این بهترین مدل برای تبلیغات آنلاین نیست. در واقع، به اندازه فروشگاهی که منحصراً DVD یا کتاب می فروشد، قدیمی است. مدل رسانه اینترنتی کاملا متفاوت عمل می کند و رسانه ها را به سه سطل جدا می کند:
* رسانه پولی
* رسانه های متعلق به
* رسانه های به دست آمده همه ما می دانیم که رسانه های پولی نشان دهنده چه چیزی هستند، با معادل های بازاریابی آنلاین پولی که صرف تبلیغات نمایشی و جستجوی پولی می شود.
رسانههای متعلق به بازدیدکنندگان داراییهای تحت کنترل شرکت (به عنوان مثال، ترافیک وبسایت مارک دار) را نشان میدهند و عموماً به عنوان یک سالیانه/هزینه ثابت برای یک سازمان در نظر گرفته میشوند.
رسانه های به دست آمده پیچیده ترین مفهوم برای درک شرکت ها است، زیرا نشان دهنده انحراف از مدلی است که برای سال ها وجود داشته است. این به این دلیل است که در شبکه های سنتی کسب درآمد رسانه ای بسیار سخت بود و هر ظاهر تلویزیونی یا چاپی بهایی داشت. باز بودن اینترنت، کسب درآمد از رسانه را ممکن و مقرون به صرفه تر از خرید رسانه های سنتی کرده است.
سئو یک رسانه کسب شده است
بنابراین سئوکاران برای تشویق سرمایه گذاری چه کاری می توانند انجام دهند؟ آموزش دهید.
بزرگترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که به بازاریابان شرکتی در مورد مزایای بازاریابی آنلاین آموزش دهیم و به آنها کمک کنیم بفهمند که چگونه رسانههای کسبشده میتوانند بهترین دوست آنها باشند. یک مشتری تحصیل کرده بهترین نوع مشتری است.
با این حال مراقب باشید، زیرا شما فقط نیازی به آموزش نقطه تماس مستقیم خود ندارید – همچنین باید چندین سهامدار کلیدی و کنترل کننده بودجه را آموزش دهید تا بودجه مناسبی برای طرح های سئو دریافت کنید.
این ممکن است سختتر از آن چیزی باشد که فکر میکنید، زیرا شرکتهای سنتی که در زمینه تبلیغات فعالیت میکنند، ترجیح میدهند ۸۰ درصد بودجه خود را به عنوان «دلارهای کاری» به گوگل بپردازند تا اینکه ۸۰ درصد آن را به آژانسی بپردازند که تلاش میکند رسانهای برای آنها به دست آورد.
بزرگترین پیشرفت شما از متقاعد کردن تبلیغکنندگان حاصل میشود که همه رسانههای بهدستآمده باید بهعنوان دلارهای کار تلقی شوند، حتی اگر بیشتر به آژانسها بپردازند تا به شرکتهای رسانهای. هنگامی که آنها بر این مانع ذهنی غلبه کنند، سرمایه گذاری در رسانه های به دست آمده می تواند نجومی باشد.
انجام کارهای بیشتر با کمتر و پرداخت به جلو واقعیت: بودجه های بازاریابی کاهش می یابد. وقتی بودجه یک کمپین PPC متوقف می شود، به سادگی بدون هیچ ردی از بین می رود، در حالی که سئو به همان اندازه نزدیک به یک قطعه دائمی از پای اینترنت است که ما می توانیم انتظار داشته باشیم که آن را به عنوان بازاریاب ببینیم.
کاری که سئوکاران در طول سال ها در مورد کلمات کلیدی، ایجاد محتوا و ایجاد لینک انجام می دهند، ممکن است برای نسل های بعدی بازدیدکنندگان را جذب کند. در اینجا تصویری از نحوه متفاوت بودن سناریوهای سرمایه گذاری ما در صورت توقف سرمایه گذاری در برنامه های خود در سال دوم ارائه شده است.
سرمایه گذاری PPC فقط 1 سال تامین می شود
در سناریوی PPC که در آن بودجه قطع می شود، بازگشت سرمایه در سال 2 به سادگی با سال اول برابری می کند. دیدن اینکه بدون بودجه، همه درآمدها و بازدهی ها از بین می روند خیلی سخت نیست.
سرمایه گذاری سئو فقط 1 سال تامین می شود
اکنون سناریوی سئو کاملاً متفاوت است. همه چیزهایی که در طول سال اول به دست آمده اند هنوز هم بازدیدکنندگان و درآمد را به سمت وب سایت جذب می کنند. این تلاش ها به افزایش ترافیک وب سایت بدون صرف هزینه برای توسعه محتوای جدید ادامه می دهد. با کاهش بودجه سئو، شرکت در این سناریو درآمد خود را از دست نمی دهد. در واقع، درآمد آنها احتمالاً هر سه ماهه افزایش می یابد در حالی که تمام کارهای SEO آنها در سال 1 انجام می شود. ROI آنها نیز سر به فلک می کشد.
سئو برای هر کسی که به اندازه کافی شجاع باشد که بتواند در این فرآیند سرمایه گذاری کند، یک سالیانه می شود. یک سرمایهگذاری یک ساله میتواند برای سالهای آینده به سود سهام ادامه دهد!
از بین بردن شکاف آسان نیست که سرمایه گذاری در سئو را به همان سطوحی که در PPC به صورت سالانه سرمایه گذاری می شود، برسانید. ما بر ضد تفکر کوتهبینانه و مدلهای رسانه سنتی کار میکنیم، اما ابزار یا اعتماد به نفس لازم برای تضمین عملکرد را نداریم.
با این گفته، با درک انگیزههای مشتریان شرکتی، میتوانیم با نیازهای آنها ارتباط برقرار کنیم و برای اجرای برنامههای عالی تلاش کنیم. هنوز ممکن است کمی به فروش برسد، اما می توانیم با پرسیدن این سوال ساده شروع کنیم:
آیا حاضرید 1 سال را صرف سرمایه گذاری در برنامه ای کنید که می تواند گاو نقدی شما برای چهار سال آینده باشد؟
اگر بتوانیم بازاریابان شرکتی را به درستی آموزش دهیم و خود را با انگیزه های آنها هماهنگ کنیم، شاید در نهایت شروع به کم کردن شکاف بین هزینه SEO و PPC کنیم.
افکار نهایی پیشینه من بخش های مساوی SEO و PPC است و از چالش هایی که هر دو باید ارائه دهند قدردانی می کنم. این مقاله به هیچ وجه توصیه نمی کند که شرکت ها سرمایه گذاری در برنامه های جستجوی پولی را متوقف کنند. در واقع، با نشان دادن ارزش هر دو جستجوی پولی و ارگانیک به عنوان سرمایه گذاری، من امیدوار هستم که در آینده نزدیک شاهد افزایش سرمایه گذاری به سمت جستجوی ارگانیک و پولی باشیم.
درباره نویسنده: جف ساوئر (@jeffsauer) یک شریک در Three Deep Marketing در سنت پل، MN است و نایب رئیس پلتفرم نسل سه دیپ Crossfuse Lead است. او اولین وب سایت خود را در کلاس هشتم ایجاد کرد و علاقه زیادی به جستجوی پولی و ارگانیک، Google Analytics و تولید سرنخ آنلاین دارد. او همچنین در هیئت مدیره MIMA، انجمن بازاریابی تعاملی مینه سوتا و MnSearch، انجمن بازاریابی موتورهای جستجوی مینه سوتا، خدمت می کند. این اولین پست جف برای SEOmoz است.