منافع ایران قربانی نظرات افراد خاص/ چرا مقصران این بی آبرویی محاکمه نمی‌شوند؟

به گزارش تابناک ورزشی، تیم ملی فوتبال ایران در مسیر جام جهانی ۲۰۲۶ کانادا، مکزیک و ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است. مسیری پر از هیجان؛ هیجانی که هر چهار سال یک بار تجربه می‌شود و بهترین‌ها در دورهمی فوتبالی فیفا شرکت می‌کنند. تا دوره قبلی که قطر، همسایه جنوبی ایران که اندازه یک استان ایران هم مساحت ندارد میزبان مسابقات بود ۳۲ تیم و از دوره پیش‌رو ۴۸ تیم راهی جام جهانی می‌شوند.

جام جهانی، البته فقط یک تورنمنت یا فستیوال فوتبالی نیست. فارغ از دوستی میان ملت‌ها و نزدیک شدن مردم کشورهای مختلف به یکدیگر، جام جهانی اثرات اجتماعی و اقتصادی زیادی هم روی دولت‌ها و مردم کشورهایی دارد که در این تورنمنت مهم حضور دارند. به طور مثال، کشورها با هر بار حضور در جام جهانی به امکانات‌شان اضافه می‌کنند یا فدراسیون فوتبال کشورهای در حال توسعه با دریافت پاداش از سوی فیفا، اقداماتی برای توسعه زیرساختی و استعدادی خود انجام می‌دهند. وقتی صحبت از تیم ملی می‌شود، تمام امکانات و ابزارهای یک کشور، تمام افراد مسئول و غیرمسئول، بازیکن و مربی و هوادار بسیج می‌شوند تا موفقیتی حاصل شود، اما انگار در ایران همه چیز معکوس است.

تیم ملی فوتبال ایران، از سال ۲۰۱۴ سه دوره پیاپی راهی جام جهانی شده و در جام‌های جهانی ۲۰۱۴ برزیل، ۲۰۱۸ روسیه و ۲۰۲۲ قطر حضور داشته است. از حضور در این سه جام جهانی چیزی حدود ۳۰ میلیون دلار پاداش به فدراسیون فوتبال رسیده است و در طول چهار سال هم مبالغ متعدد دیگری از سوی فیفا و AFC به حساب فدراسیون فوتبال منظور شده، اما این پاداش‌ها همه یا به چپاول رفته یا با سومدیریت نابود شده است. از پاداش‌های نامرسوم به کادرفنی و بازیکنانی که علاوه بر پاداش‌های ریالی و ارزی، حواله‌های رنگارنگ واردات خودرو هم دریافت کرده‌اند تا پرداخت جرایم، شکایت‌های متعدد و البته پرداخت غیرقانونی ۲۰ درصد از پاداش فوتبال ایران به کارلوس کی‌روش که در زمان ریاست مهدی تاج رقم خورده و اسناد آن نیز موجود است.

با تمام این تفاسیر، فوتبال ایران از سال ۲۰۱۴ تا به امروز که دقیقاً ۱۰ سال گذشته، دچار فقر شده است. از فقر بازیکن و مربی گرفته که هیچ نسل پشتوانه‌ای ساخته نشده تا امکاناتی که نه تنها به آن اضافه نشده، بلکه همان دارایی‌ها نیز رو به نابودی رفته است. تصاویر اخیر از وضعیت زمین چمن شماره یک کمپ تیم‌های ملی، به خوبی نمایانگر وضعیت فوتبال ورشکسته‌ای است که در یک دهه اخیر یا با ریاست مهدی تاج اداره شده یا افراد جایگزین در مدت کوتاه، در حال آواربرداری ویرانه‌ای بودند که میراث رئیس فعلی فدراسیون فوتبال بوده؛ قرارداد مارک ویلموتس که گویا هنوز پرونده حقوقی آن در جیب مهدی تاج است و خبری از رسیدگی به آن نیست.

منافع ایران قربانی نظرات افراد خاص/ چرا مقصران این بی آبرویی محاکمه نمی‌شوند؟

در کنار تمام این عقب ماندگی‌ها و عقب رفتن‌های فوتبال ایران، اینکه فدراسیون فوتبال به عنوان متولی این رشته پرطرفدار و وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی ورزش کشور نتوانسته‌اند یک ورزشگاه استاندارد ملی برای فوتبال ایران فراهم کنند و حتی از پس نگهداری و تعمیر ورزشگاه آزادی برنیامده‌اند، در دیگر نقاط کشور نیست، انگار خبری از دلسوزی و تپیدن قلب برای ایران نیست. از وضعیت ناشایست دیگر استادیوم‌های کشور گرفته که برای میزبانی یک دیدار بین‌المللی مناسب نبودند تا موانعی که در شهری چون مشهد برای میزبانی از تیم ملی ایجاد شده تا دیدار ایران و قرقیزستان به اجبار به ورزشگاه فولادشهر اصفهان برود. ورزشگاهی که تصاویر مخابره شده از وضعیت زمین چمن آن ۴۸ ساعت مانده به بازی، نشان می‌دهد که یک آبروریزی بین‌المللی دیگر برای ایران در راه است. هرچند مسئول چمن ورزشگاه فولادشهر گفته که چمن مشکلی ندارد و تفاوت رنگ به دلیل استفاده از چمن گرمسیری است، اما حتی اگر چنین باشد بازهم آبرویی از کشوری با هزاران سال تمدن و ثروتی غنی باقی نمی‌ماند. آن هم در روزهایی که قطر می‌خواهد دومین سالگرد میزبانی از جام جهانی را جشن بگیرد و عربستان در تدارک میزبانی از جام جهانی ۲۰۳۴ است. هر دو کشور، با ساخت ورزشگاه‌های فوق مدرن، دنیا را شگفت‌زده کرده‌اند و ایران، کشوری که قرار بود میزبان جام جهانی ۱۹۹۰ باشد، حالا یک ورزشگاه استاندارد برای میزبانی مسابقات تیم ملی‌اش ندارد. این قصه پر غصه کشوری است که تاریخ معاصری پر درد و رنج دارد و با شیوه مدیریتی فعلی، آینده روشنی هم نمی‌توان برایش متصور بود، مگر با کنار رفتن مدیرانی که در تمام این سال‌ها چیزی جز خیانت به اموال عمومی کشور از خود نشان ندادند.

قصه پر غصه امروز فوتبال ایران، از نبود یک استادیوم استاندارد برای میزبانی تیم ملی و باشگاه‌هایی چون استقلال و پرسپولیس جایی پر دردتر می‌شود که حتی در وطن غریبیم. در شرایط امروز، انگار تنها ورزشگاه استاندارد فوتبال ایران ورزشگاه امام رضا (ع) شهر مشهد است که مالکیت آن با آستان قدس رضوی، اما جزو سرمایه‌های ملت ایران محسوب می‌شود. با این حال این ورزشگاه ۲۵ هزار نفری در شهر مشهد، برای انجام تمرین و مسابقه تدارکاتی تیم اتک انرژی افغانستان جا دارد، اما متولیان آن مقابل تیم ملی فوتبال کشور تابلوی ورود ممنوع می‌گیرند.

منافع ایران قربانی نظرات افراد خاص/ چرا مقصران این بی آبرویی محاکمه نمی‌شوند؟

جالب اینکه، ایران به لحاظ مرزی و سرزمینی، یکپارچه است و مانند بسیاری از کشورها دارای ایالت‌ها یا جمهوری‌های متفاوت نیست. با این حال، انگار نوع حاکمیت در استان خراسان رضوی و شهر مشهد در سالیان اخیر فضا را به سمتی برده است که برخی مسئولان و منصوبان تصمیم گیرنده در مشهد، منافع و آبروی کشور را هم قربانی خواست و نظر خود می‌کنند. چنین چیزی غیرقابل قبول است که تیم ملی یک کشور همچون ایران، با سرزمینی پهناور و یکپارچه اجازه استفاده از امکانات و ورزشگاه یکی از شهرهایش را نداشته باشد و مجبور به میزبانی در ورزشگاهی شود که نتیجه آن، جز بی آبرویی نیست.

کاش در این روزهای تلخ ایران، مدیران و مسئولان، تصمیم گیرندگان و تصمیم سازان پاسخگو بودند و تبعات این بی آبرویی را گردن می‌گرفتند. کاش هیچ تافته جدا بافته‌ای به خود جرأت نمی‌داد که مانع از حضور تیم ملی در یک شهر شود و کاش محاکمه‌ای برای وزرای مربوطه و رؤسای فدراسیون فوتبال در سالیان اخیر وجود داشت تا حداقل مقصران این بی آبرویی تاوان اعمال خود را می‌دادند.

source

توسط namov.ir