ثبت نام وستینگهاوس در شهر نیویورک 1972 اعتبار عکس: محتوای رایگان ویکیمدیا
دلایل متعددی وجود دارد که چرا توشیبا، سابقاً یک تولیدکننده بزرگ و موفق ژاپنی لوازم الکترونیکی، در تلاش برای بقا است. یکی از درسهایی که میتوان آموخت – یک بار دیگر – هشداردهنده است (خریدار مراقب باشید). پس از یک سری خرید و معاملات که به تدریج توشیبا را از شایستگی های اصلی خود دور کرد، این شرکت با زیان های بزرگی در آینده مواجه است. مسئولیت تکمیل حجم عظیمی از کارهای دشوار با پتانسیل کمی یا بدون پتانسیل مثبت است.
وسوسه انگیز است که به گذشته نگاه کنیم و به این نکته اشاره کنیم که چرا این خریدها کیفیت مشکوک و به شدت برای خریدار نامناسب بوده است. با این حال، ناعادلانه خواهد بود که صرفاً سلسله اقداماتی را که منجر به این مرحله شده است به عنوان یک خریدار بی احتیاط کامل رد کنیم. با خریدهای پیچیده، طرفین متعددی در معامله وجود دارند.
قبل از اینکه خیلی جلوتر بروم، مناسب است که اعتراف کنم که بسیاری از مطالبی که می خواهم بنویسم در طول زمان به آرامی آموخته شده یا شناخته شده است. من در آغاز حماسه منبع بدی برای مشاوره بودم. من فکر می کردم هر یک از خریدها در زمان انجام بسیار خوب بودند. سطح درک من از افرادی که معامله می کردند بهتر نبود.
آیا وستینگهاوس واقعا وستینگهاوس بود؟
دوره بین 2003-2008 – درست قبل از بحران مالی جهانی و درست قبل از طوفان شیل – به طور گسترده ای به عنوان رنسانس هسته ای نامگذاری شد.
توشیبا، که عمدتاً یک تجارت بسیار سودآور، اما با رشد محدود تولید لوازم الکترونیکی بود، به این نتیجه رسید که زمان مناسبی است تا بخشی از پول نقد خود را به سهم بیشتری از چیزی که به نظر یک فرصت رشد بزرگ به نظر می رسد، تبدیل کند. این شرکت دارای تجربه و دارایی هایی در تجارت تامین کننده تجهیزات هسته ای و تجارت بزرگ قطعه سازی بود. این شرکت با جنرال الکتریک در ساخت تعدادی از نیروگاه های فعال ژاپنی و هیتاچی و جنرال الکتریک در طراحی، صدور گواهینامه و پروژه های ساخت اولیه برای راکتور آب جوش پیشرفته (ABWR) شرکت کرده بود.
BNFL، شرکتی که قبلاً با نام British Nuclear Fuels Limited شناخته می شد و کاملاً متعلق به دولت بریتانیا بود، شرکتی به نام شرکت وستینگهاوس الکتریک را بازاریابی می کرد. اگرچه نام محترم و عمیقاً محترم جورج وستینگهاوس، مخترع، سازنده و تاجری که به یکی از بزرگترین شرکتهای صنعتی در تاریخ تبدیل شد را یدک میکشد، اما شرکت الکتریک وستینگهاوس در مقایسه با اوج خود در سال 2018، تنها بخش کوچکی از شرکت بود. دهه 1970-1980
مقاله ای در 27 ژوئن 1998 نیویورک تایمز، شرکتی را که BNFL در اختیار داشت در مقاله ای با عنوان CBS برای فروش واحدهای هسته ای وستینگهاوس به مبلغ 238 میلیون دلار و بدهی توضیح داد. مقاله با دو پاراگراف زیر آغاز می شود.
این شرکت ها دیروز گفتند که شرکت CBS عملیات هسته ای و خدمات دولتی وستینگهاوس خود را به یک سرمایه گذاری مشترک که توسط شرکت موریسون نادسن و یک پردازنده سوخت هسته ای بریتانیا تشکیل شده است، می فروشد.
برای CBS که در دسامبر نام خود را از شرکت الکتریکی وستینگهاوس تغییر داد، این فروش شرکت را از آخرین بقایای گذشته صنعتی خود خلاص کرد.
آن شرکت توانایی های کمی داشت که آن را به نام آشنا و تامین کننده موفق طرح زیربنایی مورد استفاده در حدود 2/3 از نیروگاه های هسته ای جهان تبدیل کرده بود. دیگر توربین های بخار بزرگ یا تجهیزات قدرت بخار تولید نمی کرد. همچنین توربین های گازی سیکل برایتون تولید نکرد. حتی دیگر پمپ ها و شیرآلاتی هم نمی ساخت، زیرا بخش هایی که آن کار را انجام می دادند، کارهای زیادی برای نیروی دریایی هسته ای انجام می دادند و نمی توانستند به یک نهاد متعلق به یک دولت خارجی فروخته شوند.
وستینگ هاوسی که توشیبا خریداری کرد، گروهی از مهندسان ماهر و با غرامت بود که به تواناییهای خود در دستکاری تجهیزات طراحی به کمک رایانه و کار از طریق ویکتهای نظارتی کاملاً مطمئن بودند. این شرکت شامل یک بازوی خدمات دولتی بزرگ بود که به خوبی در صلاحیتهای لازم برای گرفتن قرارداد برای خدمات آزمایشگاههای ملی و گرفتن کمکهای مالی منطبق برای حمایت از سطح متوسطی از کار طراحی پیشرفته راکتور آشنا بود. همچنین یک گروه تولید سوخت هسته ای و یک ارائه دهنده خدمات قرارداد نیروگاه هسته ای وجود داشت.
نزدیک به اوج شکوفایی رنسانس هستهای – فوریه 2006 – BNFL توانست وستینگهاوس را جذاب کند و توشیبا را متقاعد کند که 5.4 میلیارد دلار برای واحدی که BNFL آن را به قیمت 238 میلیون دلار خریداری کرده بود به علاوه فرضیه بدهی کمتر از یک میلیارد دلار را متقاعد کند. 8 سال قبل در اینجا دو پاراگراف اول یک مقاله نیویورک تایمز است که آن فروش را توصیف می کند.
لندن، 6 فوریه – توشیبا ژاپن با شرط بندی بزرگ بر روی آینده انرژی هسته ای، روز دوشنبه با خرید وستینگهاوس الکتریک، بخش انرژی اتمی سوخت هسته ای بریتانیا، به مبلغ 5.4 میلیارد دلار موافقت کرد.
به دلیل رقابت برای واحد، قیمت خرید حدود سه برابر مبلغی است که تحلیلگران در ماه جولای تخمین زده بودند. توشیبا از غول های جهانی مانند صنایع سنگین میتسوبیشی و جنرال الکتریک پیشی گرفت.
انرژی هسته ای به طور فزاینده ای به عنوان جایگزینی برای منابع انرژی مانند زغال سنگ و نفت دیده می شود، زیرا تقاضای انرژی در سراسر جهان افزایش می یابد.
برای کسانی که شاید به یاد نداشته باشند در اوایل سال 2006 چه اتفاقی می افتاد، موج بزرگی از علاقه به ساخت نیروگاه های هسته ای جدید در ایالات متحده وجود داشت. قانون سیاست انرژی در سال 2005 نه تنها انگیزه های مالی قابل توجهی را برای افراد اولیه ایجاد کرد، بلکه سیگنالی بلند را به افرادی فرستاد که هرگز علاقه خود را به فناوری پاک، قابل اعتماد و مقرون به صرفه از دست نداده بودند مبنی بر اینکه دولت ایالات متحده قرار است به جای ایجاد مانع از آن حمایت کند.
این زبان در EPA 2005 با حمایت از وام ها و با پذیرش برخی مسئولیت های مالی برای هزینه هایی که ممکن است در نتیجه تصمیمات نظارتی تحمیل شود، مستقیماً به دولت «پوست در بازی» داد. این مسئولیت به 500 میلیون دلار محدود شده بود و هیچ اطلاعات خاصی در مورد چگونگی انجام یک مالک پروژه وجود نداشت تا ثابت کند که این هزینه توسط دولت تحمیل شده است، اما این رقم در آن زمان بزرگ به نظر می رسید.
همراه با افزایش سریع قیمتهای جایگزینهایی مانند گاز طبیعی و افزایش اهریمنی زغالسنگ، شرکتهای برق علاقه شدید خود را به هستهای با شروع چند پروژه ابراز کردند.
در دسامبر سال 2005، کمیسیون تنظیم مقررات هستهای یک گواهینامه طراحی برای AP1000 Westinghouse صادر کرد که به اکثر مردم نشان میداد که این شرکت یک طرح تصفیهشده و نسل سوم نیروگاه هستهای دارد که کامل و آماده فروش است. به سرعت به مدعی اصلی تعدادی از پروژه ها در ایالات متحده تبدیل شد و توجه قابل توجهی را در بازارهای خارج از کشور به خود جلب کرد.
ظاهراً مدیران توشیبا فکر می کردند که دارند برنده می خرند. آنها به طور کامل درک نکردند که وستینگهاوس سایه ای از خود سابقش بود و اینکه یک طرح نیروگاه هسته ای که توسط کمیسیون تنظیم مقررات هسته ای به عنوان ایمن تایید شده باشد، با طرح ساخت و ساز در سطح نقشه یکسان نیست که به اندازه کافی جزئیات دقیق برای ساخت موفقیت آمیز داشته باشد. و یک نیروگاه در حال کار را مونتاژ کنید.
وارد گروه Shaw با پول و سنگ و شرکت تابعه وبستر شوید
5.4 میلیارد دلاری که توشیبا پذیرفت برای وستینگهاوس بپردازد آنقدر سخاوتمندانه بود که در واقع فراتر از توان مالی شرکت بود. به شرکای نیاز داشت تا در پروژه سهام عدالت را بر عهده بگیرند. در ابتدا فکر میکرد که میتواند به اندازه کافی شرکای مشتاق برای خرید 49 درصد از شرکت پیدا کند، اما خریداران مایل در مقابل درب خانه صف نکشیدند.
گروه شاو، یک کنگلومرا که اخیراً تشکیل شده و مقر آن در جنوب شرقی ایالات متحده است، نیز در مورد رنسانس هستهای مشتاق بود. این شرکت نام تجاری Stone & Webster را در یک حراج ورشکستگی برای شرکت ساختمانی با سابقه ای خریداری کرده بود که بیشتر محوطه دانشگاه MIT را ساخته بود و تعدادی از پروژه های موفقیت آمیز نیروگاه هسته ای را در ایالات متحده به پایان رسانده بود. که در طول سال ها به عنوان استون و وبستر به دست آورده بود.
مشخص نیست که آیا هیچ یک از بازرگانان ماهر یا مدیران پروژه که استون و وبستر را به موفقیتی قابل احترام رسانده بودند، در زیرمجموعه ای که گروه Shaw در اختیار داشت باقی مانده است یا خیر. با این حال، یکی از شایستگیهای اصلی گروه شاو، هوش مالی و تواناییهای جمعآوری سرمایه بنیانگذار آن، جیم برنارد بود. او با توشیبا قرارداد خرید 20 درصد از سهام این شرکت را در ازای توافقی مبنی بر اینکه شرکتش تامین کننده و سازنده اصلی اولین واحدهای AP1000 ساخته شده در ایالات متحده باشد، انجام داد.
این خرید سهام با چیزی نزدیک به 100٪ بدهی که شامل پرداخت بالون بود تأمین مالی شد. گروه شاو، که یک شرکت ماهر در انجام معاملات بود، شرطی را در قرارداد گنجاند که تقریباً تضمین می کرد که توشیبا آن 20 درصد از سهام را به موقع خریداری می کند تا پرداخت بالون را پرداخت کند.
ترکیب توشیبا، وستینگهاوس، استون و وبستر (گروه شاو) به اندازه کافی معتبر برای جذب مشتریان بزرگ تاسیسات، تامین مالی تجاری و حتی ضمانت وام دولتی برای دو رآکتور بود. یکی از ویژگیهای شرایط و ضوابط ارائه شده به شرکت جنوبی و SCANA، ضمانت مستقلی بود که توشیبا هزینههای مازاد بر سقف به ظاهر دور – در آن زمان – را پوشش میدهد.
متأسفانه، هیچ یک از بازیکنان هر یک از تیم ها در واقع چیزی شبیه به AP1000 از راه دور نساخته بودند، حتی اگر لوگوهای شرکت بسیار چشمگیر بودند و سازندگان معامله به احتمال زیاد مجریانی بسیار شیک با کت و شلوارهای زیبا، پیراهن های فشرده و با دقت گره خورده بودند. کراوات ابریشمی
در تابستان 2012، Chicago Bridge & Iron (CB&I) گروه Shaw را خریداری کرد که در سال های گذشته بیش از 6 میلیارد دلار درآمد داشت و دارای مجموعه متنوعی از تامین کنندگان قطعات برای تجارت نفت و گاز همراه با ساخت و ساز هسته ای بود. بازو
در ژانویه 2013، توشیبا از اختیار خود استفاده کرد و 20 درصد از سهام وستینگهاوس را که گروه شاو در اختیار داشت، خریداری کرد.
بلافاصله پس از ورود CB&I به این تصویر، فعالیت های دعوی قضایی افزایش یافت زیرا طرفین درگیر در پروژه ساخت و ساز تشخیص دادند که پیشرفت به عنوان درصدی از تکمیل پروژه به طور دقیق گزارش نشده است.
در اکتبر 2015، وستینگهاوس تلاش کرد تا با خرید بخشی از CB&I که در فعالیتهای ساخت نیروگاه هستهای شرکت داشت، اختلافات را حل و فصل کند. بیانیه CB&I که معامله را توصیف می کند، تقریباً نشانه ای از تسکین به نظر می رسد از نظر فرار از یک موقعیت دشوار و فشار دادن خطر به یک سازمان دیگر.
فیلیپ آشرمن، رئیس و مدیرعامل CB&I، گفت: «این انتقال یک تحول مثبت برای همه ذینفعان در پروژههای هستهای فعلی است، زیرا از طریق وستینگهاوس، تمرکز واحد مسئولیت و پاسخگویی برای تکمیل واحدهای AP1000 (راکتور هستهای) را فراهم میکند. بیانیه آماده شده برای سهامداران CB&I، شفافیت و قابلیت پیشبینی افزایش یافته از حجم کار رو به رشد ما در بازارهایی که برای رشد آینده ما استراتژیکتر هستند، فراهم میکند.
گزارشهایی وجود دارد که مدیران وستینگهاوس، از جمله دنی رودریک، مدیرعامل، به شدت برای تایید قرارداد فشار آوردهاند. یک افشاگر ناشناس وجود دارد که ادعا می کند که تمایل آنها برای حل و فصل مناقشات و حرکت رو به جلو به عنوان یک فشار نابجا برای نادیده گرفتن برخی از خطرات احتمالی که توسط توشیبا به عنوان بخشی از معامله پذیرفته شده بود، ایجاد شده است.
بار دیگر، توشیبا ریسکهای بزرگتری از آنچه میدانست در نتیجه خرید دیگری پذیرفت.
راد آدامز را دنبال می کند
* استانداردهای تحریریه چاپ
* چاپ مجدد و مجوزها