خبرگزاری مهر، گروه سیاست، امیر صادقی، دانشجوی دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی: عملیات طوفان الاقصی را می‌توان بی تردید بزرگ‌ترین نقطه عطف تاریخ مبارزات ملت فلسطین به شمار آورد. عملیاتی که طی آن، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، با یک شکست به تعبیر رهبر انقلاب «غیر قابل ترمیم» روبه‌رو شد.
طوفان الاقصی، این زلزله ویرانگر، به باور بسیاری از نخبگان حوزه تحلیل امنیتی در جهان، برخی از سازه‌های اساسی حاکمیّت رژیم غاصب را چه در ساختارهای داخلی و چه در روابط خارجی ویران کرده است و تجدید بنای آن سازه‌ها به این آسانی امکان‌پذیر نیست. به عنوان نمونه، در بازه تجاوزهای شش ماهه رژیم غاصب صهیونیستی به نوار غزه و کشتار قریب به ۳۰ هزار مسلمان بی دفاع، افزایش شمار نظامیان کشته شده صهیونیست اختلافات در کابینه را تشدید کرده است و این رژیم مجبور به رویارویی با طرفداران افراطی راستگرای خود شده است؛ به عبارتی دیگر سربازگیری از دانشجویان مذهبی به چالش اساسی داخلی دولت نتانیاهو تبدیل خواهد شد.
در عرصه منطقهای و بین المللی، رژیم صهیونیستی بدون پشتوانه یک ابرقدرت جهانی نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد و این یکی از اصول دکترین وجودی رژیم صهیونیستی است. با این وجود، هر دو جناح سیاسی در آمریکا، به تدریج به این نتیجه رسیده‌اند که همه سرمایه ۷۵ ساله آنها در حمایت از رژیم صهیونیستی، از بین رفته که مهمترین آنها، مشروعیت رژیم صهیونیستی است.
رأی ممتنع دولت آمریکا و تصویب قطعنامه ۲۷۲۸ مبنی بر آتش بس فوری در غزه، علیرغم تلاش‌های نمایندگان رژیم صهیونیستی، یکی از شواهد تغییر غیرقابل جبران، در حوزه سیاست خارجی رژیم صهیونیستی است، چرا که دولت بایدن، نیم نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری هم دارد و حمایت این دولت از استمرار جنایات دولت نتانیاهو به نقطه ضعفی برای آنها به ویژه در برابر کارزار انتخاباتی ترامپ تبدیل شده است. بعید است که رژیم غاصب صهیونیستی با همه تلاش‌های منطقه ای و بین المللی که می‌کند و با حمایت‌های شبانه روزی دولت‌های غربی، بتواند سازه‌های پیشین را ترمیم کند. بنابراین رژیم صهیونیستی، آن رژیم پیشین نخواهد بود و ضربه‌ای که خورده است به این آسانی قابل جبران نیست.
محدودسازی اثربخشی توافق‌های پیمان ابراهیم مبنی بر عادی‌سازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی نیز یکی از تغییرات منطقه ای است که متعاقب عملیات طوفان الاقصی در حوزه سیاست خارجی رژیم صهیونیستی رخ داده است. افزون بر این، برخی کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا و متحدانش در اروپا بررسی‌های نظام مند و هدفدار در زمینه کاهش حمایت بیش از حد خود از رژیم صهیونیستی انجام دادهاند و در پی یافتن راه‌حل واقعی برای موضوع فلسطین، به ویژه با توجه به راه‌حل دو دولتی هستند.
عملیات طوفان الاقصی، همچنین محبوبیت بسیاری از روایت‌های مربوط به وضعیت برخی از ارتش‌ها در منطقه مانند روایت ارتش شکست‌ناپذیر رژیم صهیونیستی را کاهش داده است. اینکه رژیم صهیونیستی با آن همه ساز و برگ نظامی و پشتیبانی‌های قدرت‌های ظالم دنیا، اقدام به کشتار زنان و کودکان می‌کند، نشان می‌دهد این رژیم قادر به مقابله با نیروهای مقاومت و شکست آنها نیست، البته در حوزه دیپلماسی عمومی هم رژیم غاصب صهیونیستی شکست مفتضحانه‌ای را متحمل شده است.
حملات وحشیانه کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به غیرنظامیان غزه بسیاری از ویژگی‌های آپارتایدی را که این رژیم بر آن استوار است، آشکار کرد و افکار عمومی جهان را به سمت حمایت از غزه در مواجهه با تل‌آویو سوق داد. بنابراین گفتنی است که نتیجه جنگ در نوار غزه میان رژیم صهیونیستی و حماس هر چه باشد، نافی این نیست که نفوذ رژیم صهیونیستی به ویژه میان اعراب و جهان اسلام به‌شدت تنزل یافته است.
صبر تاریخی مردم غزه و تحمل جنایت‌ها و وحشیگری‌های رژیم و در عین حال تسلیم نشدن، یک پدیده عظیم است که حقیقتاً به اسلام عزت بخشیده و موضوع فلسطین را علیرغم خواست دشمن، به مسأله اول جهان تبدیل کرده است. به نظر می‌رسد که عملیات «طوفان الاقصی» به کاهش نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه می‌انجامد و زمینهساز افزایش قدرت حضور ایران در غرب آسیا و موفق نبودن واشنگتن در ترویج رویکردهای امنیتی و سیاسی خود در مرحله پساجنگ خواهد بود؛ بنابراین کشورهای منطقه در پی تنوع بخشی به سیاست خارجی خود به‌ویژه با قدرت‌های فرامنطقه ای مانند روسیه و چین حرکت هستند و این پدیده، حضور رژیم غاصب صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا را در معادلات امنیتی منطقه نیز کمرنگ خواهد ساخت.
اگرچه اختلافات داخلی به واسطه تشکیل کابینه جنگی، به بروز تظاهرات گسترده و درخواست مخالفان میلیونی نتانیاهو، همچون بازه‌های زمانی پیش از طوفان الاقصی، نینجامیده است، اما در همین شرایط جنگی و پیش از پذیرش آتش بس از سوی رژیم جنایتکار صهیونیستی نیز، توانسته است روابط خارجی این رژیم با دولت‌های منطقه ای و جهانی را با تغییر غیرقابل ترمیم رو به رو سازد. به عنوان شاهد مثال باید به تغییر محسوس دولت کانادا در منع صدور سلاح به رژیم صهیونیستی و همچنین عدم وتو قطعنامه ۲۷۲۸ از سوی دولت‌های اروپایی اشاره کرد.
موضوع یمن و ورود عملی این کشور که به رهبری ارتش و نیروهای مردمی یمن علیه اهدافی داخل خاک فلسطین اشغالی همراه بود، تغییر غیرقابل ترمیم دیگر در حوزه سیاست خارجی این رژیم تلقی می‌گردد. در صورت استمرار کشتار وحشیانه و بی‌توجهی به آتش بس که به مسیر تجاوز زمینی رژیم صهیونیستی به شهر رفح می‌انجامد، رابطه امنیتی میان رژیم صهیونیستی با همسایگان آن همچون مصر نیز دچار تغییر عمده خواهد شد.
منابع مصری مدعی شدند همزمان با افزایش احتمال حمله ارتش رژیم صهیونیستی به رفح، خبرها از افزایش تعداد نیروهای نظامی مصر در مرزهای این کشور با منطقه رفح در نوار غزه حکایت دارد و ممکن است پیمان صلح میان مصر و رژیم صهیونیستی از سوی مقامات مصری تعلیق شود. همچنین حملات نامنظم نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به مناطقی از لبنان و سوریه، نشان دهنده آن است که بازسازی روابط میان این رژیم با دولت‌های همسایه نیز پس از طوفان الاقصی مسیر بسیار دشواری خواهد داشت و محتمل است به صورت غیرقابل ترمیم تلقی گردد.